تصاویر سران فتنه در دست حامیان پزشکیان در شیرودی تهران
مشابه همین اتفاق برای آقای مسعود پزشکیان افتاد. او هم 27 خرداد در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با قاطعیت گفت: «من دولت سوم روحانی نیستم» و فردای آن روز در قسمت پایانی سخنانش در اولین مناظره تلویزیونی ضمن ابراز ارادت به شهید رئیسی از حسن روحانی اعلام برائت کرد و گفت: «من هیچ ربطی به دولت روحانی ندارم» اما این سخنان از جانب آقای پزشکیان غیرقابل باور بود.
کمتر از ۱۲ ساعت بعد آقای پزشکیان، محمدجواد ظریف یکی از چهرههای اصلی دولت روحانی را به عنوان مشاور خود در میزگرد سیاسی رسانه ملی انتخاب کرد. انتخابی که با توجه به حضور گسترده دولتمردان آقای روحانی در ستاد تبلیغاتی مسعود پزشکیان کاملا نشان میداد ما با دولت سوم روحانی مواجه هستیم اما ظاهرا آقای پزشکیان به دلیل تلخکامی مردم از عملکرد خسارتبار آقای روحانی از اینهمانی با دولت ایشان به شدت پرهیز میکنند؛ این یک نوع اعتراف ناخواسته به سوءمدیریت در دولتهای موسوم به اعتدال بود.
شاید مرور سه شاخص در دولت آقای روحانی برای نشان دادن عمق فاجعه کافی باشد. بیایید از وضعیت صادرات نفت شروع کنیم. در دولت آقای روحانی، جمهوری اسلامی بدترین وضعیت در زمینه تولید و صادرات نفت را تجربه کرد تا جایی که اسحاق جهانگیری معاون رئیسجمهور وقت وضعیت فروش نفت را بدتر از زمان جنگ دانست و گفت: «سال ۹۹ از سالهای دوران جنگ تحمیلی هم سختتر بود» تعلل دولت آقای روحانی منجر به کاهش شدید فروش نفت و از دست رفتن بازار نفت ایران شد. 2 اسفند 1397 در حالی که ایران همچنان به توافق برجام پایبند بود، خبرنگار روزنامه آلمانی «زوددویچه» از محمدجواد ظریف درباره آمار فروش نفت ایران سؤال کرد که اینطور پاسخ شنید: «[صادرات نفت ایران] به کمتر از زمان پیش از برجام، یعنی به کمتر از زمانی رسیده است که دور قبلی تحریمها علیه ایران اعمال میشد.» این وضعیت اسفبار در دولت شهید رئیسی کاملا دگرگون شد. در این دولت هم نفت ایران به فروش رفت و هم درآمدهای حاصل از آن به کشور بازگشت. طبق گزارش منتشر شده در روزنامه انگلیسی فایننشالتایمز صادرات نفت ایران به بالاترین میزان در ۶ سال گذشته رسید و بیش از 36 میلیارد دلار درآمد سالانه برای ایران کسب کرد. علاوهبر این، فرناندو فریرا از گروه انرژی مؤسسه آمریکایی راپیدان نیز گفت: «ایران هنر دور زدن تحریمها را پیدا کرده و صادرات آن به دو میلیون بشکه نزدیک شده است.» مؤاخذه آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع سنا مورخ 21 می2024 (1 خرداد 1403) از طرف سناتورهای تندروی آمریکایی به همین دلیل انجام شد؛ اما بلینکن در مقابل سؤال آنها که چرا ایران نزدیک به دو میلیون بشکه نفت در روز میفروشد؟ یک اعتراف ساده و تلخ داشت: «ما ۲۰۰ شخص را تحریم و ۵۰ کشتی را متوقف کردیم، ما ۶۰۰ تحریم اضافه کردیم… [اما] آنها سخت تلاش کردند، مصمم بودند نفتشان را بفروشند و این کار را انجام دادند.»
رشد اقتصادی دهه 90 که 8 سال آن مصادف با دولت آقای روحانی بود یکی دیگر از آمار خجالتآور برای یک رئیسجمهور است. میانگین رشد اقتصادی کشور در دوره دوم دولت آقای روحانی(۱۳۹۶-۱۳۹۹) نزدیک به صفر و فقط ۰.۱ درصد بود.12 تنها یک سال پس از آنکه سیدابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری اسلامی ایران رسید؛ رشد اقتصادی کشور جهشی قابل توجه داشت و در سال 1401، به ۴ درصد رسید. بر اساس گزارش رشد اقتصادی سال۱۴۰۲ بانک مرکزی، اقتصاد ایران در سال گذشته با رشد ۴.۵ درصدی، بالاترین حد نصاب ۷ سال اخیر را ثبت کرده است.
تورم نیز یکی دیگر از شاخصهایی است که در دولتهای موسوم به اعتدال رکورد زد. طبق آمار منتشر شده از بانک مرکزی، تورم در پایان دولت آقای روحانی به بالاترین رقم خود یعنی ۵۹.۳ درصد رسیده بود. مجموعه اقدامات اقتصادی دولت سیزدهم برای مهار تورم، منجر به کاهش آن شد و در فروردین 1403 تورم را به کانال 30 درصد رساند. این مقدار نیز همچنان رقمی بالا برای شاخص تورم به حساب میآید و به همین دلیل دولت شهید رئیسی برای کاهش پلکانی آن در سالهای بعد برنامهریزی کرد و هدفگذاری بانک مرکزی برای پایان سال 1403، مهار تورم در کانال 20 درصد تعیین شد. سید ابراهیم رئیسی توانست در کمتر از سه سال تورم نجومی ارث برده از دولت قبل را تقریبا به نصف برساند.
یک پاسخ
به فضل الهی هیچ غلطی سرطان اصلاحات نمیتواند بکند