مروری بر تأثیر هدایتگریهای رهبری انقلاب اسلامی با تکیه بر حمایتها و پشتیبانیهای مردمی در مواجهه با رخدادهای غیرقابلپیشبینی نشان میدهد چطور میتوان به یک راه برونرفت از پیامدهای احتمالی دست یافت.
به گزارش پایگاه خبری رأس امور، از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی بحرانهای متعددی در حوزههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی پیشپای حکومتی قرار گرفته که هرچند توان خود در مهار این بحرانها و عبور از آنها را در مقاطع مختلف زمانی نشان داده و این توان را به نقطه قوت و دلیلی روشن برای اثبات حقانیت، اصالت، ماندگاری و پایداری خود بدل کرده است، اما مروری بر تعدد، گستردگی و پیچیدگی این بحرانها – که گاهی بروز هرکدام از آنها برای پایان حیات یک نظام سیاسی کافی به نظر میرسد – بسیاری از ناظران و تحلیلگران داخلی و خارجی را به این نتیجه رسانده که ظرفیت جمهوری اسلامی برای مواجهه با این ناملایمتیها بیش از تصوراتی است که در برخی نقدها، گزارشها، اظهارنظرها یا تحلیلهای آنان مطرح میشود.
تنها در دهه نخست تأسیس جمهوری اسلامی، حوادثی همچون تسخیر لانه جاسوسی، استعفای دولت موقت، وقوع جنگ هشتساله تحمیلی، تحریم همهجانبه ایران، اقدامات گروهکهای تجزیهطلب در مناطق مختلف کشور، درگیریهای مسلحانه داخلی با گروهکهای تروریستی که حذف فیزیکی مسئولان ردهبالای نظام را در دستور کار قرار داده بودند، رخ داده که هرکدام میتوانست انقلاب اسلامی را از مسیر خود و رسیدن به اهدافش دور کند اما شیوه رهبری امام راحل که متکی به پشتیبانی قاطبه مردم بود، زمینه عبور از این بحرانها را فراهم کرد.
تأثیرگذاری شیوه رهبری امام راحل در دهه نخست انقلاب که به تقویت همراهی و همدلی مردم و مسئولان و نیز ایجاد یک ارتباط اعتمادآمیز میان بدنه اجتماعی با عالیترین مقام کشور منجر شد، میراثی را برای آینده نظام به یادگار گذاشت که در سه دهه بعدی نیز با حمایت اکثریت مردم از دولتهای وقت و تبعیت آنان از راهبردهای رهبری انقلاب اسلامی، تهدیدها را به فرصت بدل کرد و زمینهساز حرکت جمهوری اسلامی در مسیر پیشرفت و توسعه شد.
در عین حال حرکت در مسیر رشد و حل مسائل کشور در حوزههای مختلف، به تشدید دشمنیها هم منجر شد. شاید بر همین اساس بتوان آغاز دهه دوم انقلاب اسلامی که همزمان با شروع زعامت مقام معظم رهبری است را دورهای جدید از افزایش دشمنی معاندان با جمهوری اسلامی دانست که در توصیف حضرت آیتالله خامنهای از شرایط پس از ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی نیز قابل بازخوانی است: «در روز اول فقدان امام راحل، پیشبینی کردند که همهچیز تمام شد… دشمنان ما امید داشتند که شاید از گوشه و کنار قضایا یا اظهارات و موضعگیریهای داخلی چیزی را احساس کنند تا بتوانند بر اساس آن بگویند انقلاب راه جهتگیریاش را عوض کرده است، بحمدالله از امیدی که بسته بودند، مأیوس شدند و اخبار، خبرگزاریها و اظهارات مقامات سیاسی قدرتهای استکباری کاملا منعکسکننده این یأس است.»
امروز نیز فارغ از ارسال پیامهای تسلیت و همدردی کشورهای دوست و همسایه در فقدان «شهدای خدمت»، برخی افراد که سابقه همکاری با شخصیتها و نهادهای ضدایرانی مورد حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی را هم در کارنامه دارند با ابراز خرسندی از شهادت رئیسجمهوری و همراهانش، مجدداً همان تحلیلهای پرتکرار و دور از واقعیتهای جامعه ایرانی را بر زبان آوردند و مدعی فروپاشی شیرازه انقلاب اسلامی شدند. تصوراتی که پیش از جلب حداقل توجهات به سوی خود با برگزاری تشییع بهیادماندنی «شهدای دولت» در شهرهای مختلف کشور، دیگر مجال و امکانی برای بروز پیدا نکرد.
در مواجهه با پیامدهای سانحه سقوط بالگرد حامل رئیسجمهوری که منجر به شهادت وی و همراهانش شد نیز نقش هدایتهای رهبری انقلاب اسلامی که با حمایت و پشتیبانی مردمی همراه است، به واکنش اثرگذار و توام با تاکید ایشان بر حفظ آرامش و ثبات، راه برونرفت از این شرایط را به کارگزاران نظام و مردم نشان داد، باعث دلسردی دشمنان شد و از ایجاد هرگونه زمینه بروز ناآرامی در کشور جلوگیری کرد. رهبر انقلاب ۳۰ اردیبهشت در دیدار جمعی از خانوادههای پاسداران انقلاب اسلامی با ابراز تاثر از حادثه نگرانکننده برای رئیسجمهوری و همراهانش، تاکید کردند: «امیدواریم خداوند متعال رئیسجمهور محترم و مغتنم و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند. همه برای سلامت این جمع خدمتگزار دعا کنند. ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمیآید.» اظهاراتی روشن و دقیق که نشان میدهد نظام اسلامی قائم به فرد نیست تا وقوع حادثهای حتی در این ابعاد نیز سببساز ایجاد وقفه یا بروز بحران در کشور شود.
امری که در اصل ۱۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به صراحت مورد تاکید قرار گرفته است: «در صورت فوت، عزل، استعفا، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس جمهور یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیسجمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیتهای رئیس جمهور را برعهده میگیرد و شورایی متشکل از رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه و معاون اول رئیسجمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت ۵۰ روز رئیسجمهور جدید انتخاب شود، درصورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز درصورتی که رئیسجمهور معاون اول نداشته باشد،مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب میکند.»
انقلاب اسلامی چه پس از شهادت رئیس دستگاه قضایی و رئیسجمهوری و نخستوزیر در دهه ۶۰، چه پس از رحلت بنیانگذارش در سال ۱۳۶۸ و چه امروز و پس شهادت رئیسجمهوری، از تداوم مسیر پیشرفت و ارتقای توان داخلی و جایگاه بینالمللی خود بازنایستاده و تجربههای گذشته نیز نشان داده چنین حوادثی عملاً به افزایش تأکید بر ادامه این راه و تقویت روحیه ادامهدهندگان آن منجر میشود؛ ویژگی متفاوت جمهوری اسلامی که با گذشت ۴۵ سال پرفرار و نشیب، دوست و دشمن را به این نتیجه واحد رسانده که انقلاب اسلامی با تکیه بر شیوه خاص هدایتگری مقام معظم رهبری و پایبندی مردم نسبت به اصل انقلاب پابرجا و ثابتقدم خواهد ماند و در مواقع بحرانی نیز با استناد به قانون اساسی از موانع عبور میکند تا مسیرش را تداوم بخشد.
مروری بر شیوه هدایتگری رهبری انقلاب در ۳۵ سال اخیر نشاندهنده این است که دستیابی کشور به نتایج ثمربخش خود در حوزههای مختلف بدون توجه به نقش، تأثیر و جایگاه رهبری انقلاب امکانپذیر نبوده است. نتایجی که در بعد منطقهای، ایران را به یک قدرت مهم بدل کرده است و در عین حال دامنه تأثیر شیوه سیاستورزی و حکمرانی نظام را به فراتر از مرزهایش هم کشانده است.
ایجاد زمینه بیداری ملتهای منطقه و آزاده در سطح جهان با تدابیر رهبری انقلاب، در جریان تحولات ماههای اخیر نیز بیش از پیش آشکار شد که علاوه بر منزویکردن صهیونیستها در عرصه بینالمللی، به کاهش و افول هژمونی آمریکا در نظام جهانی نیز انجامید.
اذعان چهرههایی همچون کاندولیزا رایس وزیر اسبق امور خارجه آمریکا که گفته بود: «رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها با صرف بیشترین بودجهها در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.» یا اعترافات بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی که از خطر پیچش تاریخ به نفع ایران سخن گفته است و دامنه تأثیر دیدگاههای رهبری انقلاب اسلامی در میان کشورهای منطقه و فرامنطقه را به مخاطبان خود نشان داده و گفته است: «رهبر جمهوری اسلامی از تنگه خیبر در عربستان تا تنگه جبلالطارق در مراکش را به لرزه انداخته و ملتها را به سوی خود جلب کرده است. دوستان هوشیار ما میدانند که مدت زیادی است رهبر ایران، رهبر منطقه و مسلمین جهان است.» همگی گویای هراس و نگرانی آنان از تدابیر رهبری انقلاب از یکسو و مؤید تأثیرگذاری این تدابیر در ابعادی فراتر از یک ملت است.
انتهای پیام